به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
منبع: http://antifitna.parsiblog.com/
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
اول ؟ایا؟
اول؟
اول ایا؟؟؟؟؟
چشم سالار.
سلام
دقیقا حرف شما درسته.بهترین راه بی محلی به این افراده.
تکبیر
با این که سخته در برابر چرت و پرت هاشون صبور باشیم اما چشم.
امیدوارم خدا به راه راست هدایتشون کنه
سلام
درست است
زدین به هدف…ایول
سلام
چشم
واقعا.صحیح است مطالب شما.
راستی این قسمت از سمفونی مورچه ها فوق العاده است. 🙂
اصلا نقطه ی اوجش همین جاست. 😀
فکر کنم این قسمت رمان دویست سیصد تا کشته ی بی گناه بذاره رو دست بنیاد…
سلام . داداش حسین با اجازه منم یه چیزی نوشتم . اجازه دادید دیگه 🙂
التماس دعا .
سلام
خسته نباشی
آخی!امشب ارک نرفتید؟
سلام جناب قدیانی
میرم بخونم.
“بردن به حاشیه!”
این چیزیه که میخوان.
میرم بقیه رو بخونم!!
🙂
ابنا خیلی جون بکنن میشن … از آخر
گلولتیم داداش
علی یارت
سلام داداش حسین
خدا صبر بده تا بی اعصاب خردی دل سردی این از خدا بی خبرها رو ببینی
انشالله
سلام .بر روی چشم ،انشاءالله که بتوانیم این خواسته هارا اجرا کنیم وچششممان هم بی بلا باشد .
یک حدیث :از یونس بن عبد الرحمن نقل شده که :امام علی بن موسی(ع)ما را همواره به دعا بر امام زمان (علیه السلام )امر می نمود.
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
من الان در شوک به سر میبرم. تا حالا خیلی برام اول شدن مهم نبود ولی به کوری چشم بعضیها اینبار گفتم:اول؟ایا؟
به نظر من اصلا جواب دادن به اینگونه نقد های مغرضانه اتلاف وقت و رفتن به حاشیه است. داداش حسین عزیز، فقط بهشون بگو آینه و بگذر…
اطاعت فرمانده! 🙂
سمفونی کی نواخته میشه؟ من چشمهام به عشق سمفونی بازه!
دور جدید پاتک دشمن اغاز شده.نه این پاتک نیست تک بازدارنده است.به خیالشان می خواهند جلوی پیروزی های غرور افرین قطعه ۲۶ را بگیرند.مجهزترین لشکر سایبری دنیا به استعداد چند تیپ تقویت شده نفوذی به خط قطعه ۲۶ هجوم اورده اند.بالاترینه زخم خورده که قطعه ۲۶ تلفات سنگینی بر او تحمیل کرده ،جلودار است.اتش توپخانه دوربرد قطعه ۲۶ امان بالاترینی ها را بریده است.در این میان جمعی گرگ لباس میش به تن کرده اند و در توپخانه خودی مستقر شده اند و روی خط قطعه ۲۶ اتش می ریزند.این ها همه با هم می خواهند خط را بشکند.هرکدام با یک انگیزه امده اند.شب پرستی ،قدرت دوستی، مال اندوزی و حسادت. می خواهند خط مقدس قطعه ۲۶ را بشکنند.نقدهایشان را جلو فرستاده اند تا خط قطعه ۲۶ را قیچی کنند.شکستن این خط برایشان حیاتی است.همه چیز همین جاست.پشت خاکریز قطعه.خط قطعه ۲۶ خط امام است.وصیت نامه امام این جاست.ارمان امام اینجا زنده است.نور روشن گر ماه روشنی بخش خط است.نسل من همین جاست، نسل نه ده .درست پشت سنگر قطعه ۲۶٫این خط ماه هاست که زیر اتش است اما مدتی است دور جدید حملات اغاز شده.به خیالشان می خواهند خیالشان را راحت کنند از بابت این سنگر که خمپاره اندازهایش دلنوشت پرتاب می کنند به سمتشان و در هربار پرتاب خسارت می زند و تلفات می گیرند.ولی باز در محاسباتشان اشتباه کرده اند.حسین قدیانی شاگرد مکتب حاج احمد متوسلیان است و فرزند بابا اکبر.حاشا که این خط شکسته شود.حاشا که به شما اجازه عبور دهد.تدارکات زیر اتش سنگین شما به خوبی انجام می شود.پشت سر هم دعای مادران شهید داده است که به خط می رسد و تایید و تشکر پدرانی که داغ فرزند بر دلشان نشسته.شهدا خودشان همه اینجا حضور دارند .من می توانم پدرم را در میانشان ببینم.باز هم شکست خواهید خورد.این خط هرگز شکسته نمی شود
سلام آقای قدیانی، طاعتها و عبادتها مقبول درگاه حق، ضیافت الهی گوارای وجودتان. من ایران هستم، اگر امری باشه در خدمات هستم. نظران
شمع سوزان ماه تابانی
جان فدایت حسین قدیانی
سلام به داداش حسین
این طرح تقدیم به قطعه ۲۶… فکر کن من نساختمش بعد از دیدن هم این نظر را پاک کن
http://aks98.com/images/l5wfjvg8kvxoax8zik1u.jpg
اگر خوشت آمد و خواستی بگذاری در وبلاگ مقدست، بگو طرحی از یک فدایی سید علی
سلام.وقتی خانم “خان باجی” اون عکس رو داد خوشم اومد روش کار کنم.طرح پایین رو زدم.
http://www.irfreeup.com/images/khiteohytakexv79hva9.jpg
امشب هم نظر فکر میکنم ya zeynab” بود که یه جمله از مادر شهید شهبازی گفته بودن.یه طرح جدید به ذهنم رسید . این یکیو زدم.جفتش مبتدیه ولی امیدوارم شما و بابا اکبر و بچه ها خوشتون بیاد.
http://www.irfreeup.com/images/qx3p0y9ssoowmykwvpso.jpg
طرح های دوستان خیلی زیباست.آفرین.
داداش جانم مخلصم.
سلام
میگن : گر مدعی برسرت تیغ کشید هیچ مگوی / برش کم محلی تیز تر از شمشیر است .
اطاعت امر میشود .
یاحق
به روی چشم داداش حسین
این جماعت که به قول خودشون منتقدند همین طوریند، اگه ما حرف بزنیم میگن توهین میکنن .اما خودشون حرف بزنن میگن ما انتقاد سازنده !!!!!!!می کنیم .کم نبود این افراد تو اطرافمون، یادم نمیره تو زمان انتخابات وقتی با دانشجویان حرف میزدیم میگتند تو داری توهین میکنی کو سندت ؟!!! در صورتی که خودشون خیلی راحت هر حرفی بدن سند میزدند. منم با خودم میگفتم ای کاش از اول باشون بحث نمیکردم، بی محلی بشون میکردم
از شما به قول آقا “حسین آقای قدیانی”به خاطر مطالب عالی تون خیلی مچکریم .من در روز شاید بالای ۱۰ بار به اینجا سر بزنم!!!!!!!
تا آخرش هستیم.
با طرحی جدید و با کیفیت از امام علی منتظر نظرتون هستم.
یا علی سید علی
سلام!
تکبیر!
دقیقا همین نکات به ذهنم رسیده بود. باور کنید دقیقا همین نکات ! مخصوصا نکته ی آخر را کلی فکر کردم روش که چطوری بگم که برداشت اشتباه نشه. وقتی اومدم ، دیدم شما با قلم نازنینتون زدید تو برجک بعضی ها…
مثل اینکه توی این فضا هم دل فداییان سید علی به هم لینک شده.
چشم
سلام!
در افتضاح بودن کار بنیاد شهید همین بس که سبزک ها هم این سه را شهید می دانند و احتمالا حداقل در دلشان هورا می کشند برا بنیاد شهید…
سلام!
ما هم می آییم سر کلاس شما. حالا صندلی نبود اشکالی ندارد. ایستاده گوش می کنیم حرف هایتان را. مثل حالا که پای همه ی نکاتتان ایستاده ایم…محکم هم ایستاده ایم ان شاءالله
سلام
همین بصیرت شماست که بعد از تمامی اساتید ما و شما چراغ راه ما شده و باعث شده اینجا رو پاتوق خودمون انتخاب کنیم
داداش خیلی خوشحالم که نه تنها دست منافقین خوندی بلکه به ما هم هشدارای لازم دادی
مطمئن باش ماهم تا چراغ های هدایت و کشتی های نجات داریم اسیر توطئه اونا نمی شیم!
پس …
لبخند بزن رزمنده 🙂
در این قطعه طرح های زیادی دیدم اما این طرح ها یه چیز دیگه ست . الحق که باید آفرین گفت . آفرین
سلام داداش حسین… دیدم سایتت یه طرح از بنیاد شهید کم داره!! یه طرحی درانداختم برای بنیاد شهید اساسی!…. ببینی خوشحال میشم و سر بزنی به وبلاگم خوشحالتر. ولی حالا نقدا این لینک طرح ما….
http://aks98.com/images/rfj6mh7rjepog35c6z.jpg
http://grenade.pelakfa.com
ستاره دشمنش شب و دوستش ماه است و همین جایگاه رفیع ما ستاره هاست که اعصاب خفاشها را خرد می کند
و دقیقا خفاشها به سر و صورت ما می زنند تا شب را نبینیم اما حتی اگر زخم آنها چشمهای صورت ما را ببندد با چشم دل شب را نشانه خواهیم رفت
حیف قلم نیست که صرف سه نقطه ها بشه!؟
شهید شی .. البته اگه مورد تایید بنیاد محترم شهید قرار بگیری!!!
به من آید که خود بت باشم?/
نه فرشته که آدم باشم?/
بت امروز موحد گشته/
“خود”,یگانه خدایش گشته/
بتم اما خدایم تویی/
تا به ساحل ناخدایم “خود”ی/
ساحل جهل و تباهی در راه/
ناخدای بی خدایی بر راه/
سر به زیری جوازش بی جاست/
سر بلند کن ,خدایت بالاست/
به من آید که خود بت باشم?آری/
نه فرشته که آدم باشم?آری/
ناخدایت به خود آری گفت/
“خود” هم که به خود آری گفت/ این خدایت که گفتت باشی/
نه به “خود”(به معنی منیت) گفت, که آدم باشی/
***
اومدم کامبت بزا….
ببخشید, سلام تاج سر(روم نیست که بگم داداشی,چون تاز فهمیدم که پسر شهید هستین,و من شرمنده از روی شهدا…).
اومدم اینجا کامنت بزارم گفتم که من رنگ بهشتو که نمی بینم حالا که در این قطعه باز شده تا نبستنش و کلیدشو نشکوندن بیام رو دیوارش یخورده یادگاری بنویسم که شاید بهشتیان بدونن که کسی دوست داشت پیششون باشه اما…
آدرس نمیدم که نیاید ازخجالت آب نشم که بدترین عذابه.
فقط تاج سر دعا کن که دفعه بعدی که اومدم دیوارو خط خطی کنم بتونم بت بگم داداشی…دعا کن…
نوکریم, یا علی
دلم مورچه مبخواد…..
سلام!
طرحی تقدیم همه ی شما ستاره های نازنین حضرت ماه. توی این طرح هر کس نماینده ی یک ملت است. پس خرده نگیرید به من.
http://pichak.net.img4u.net/images/jht4bz0qz92c1ba06jh.png
گورخر (گفت و شنود)
گفت: سایت جرس- حلقه ماسونی لندن- و سخنگوی سران فتنه پیشنهاد کرد که هواداران جنبش سبز در روز قدس به خیابان ها نیایند.
گفتم: تا همین دیروز که رجز می خواندند و از «حضور پرشور» خود در روز قدس حرف می زدند!
گفت: بهاءالله مهاجرانی در این سایت اعتراف کرده که دیگر هواداری باقی نمانده و تاکید کرده که مردم خشمگین هواداران فتنه سبز را لت و پار می کنند.
گفتم: خب! دیگه چی؟!
گفت: چند سایت ضد انقلاب دیگر هم به بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی گوشزد کرده اند که دوران آنها تمام شده و بیانیه هایی که صادر می کنند نشانه آن است که هنوز مرگ سیاسی خود را باور نکرده اند.
گفتم: یارو می گفت؛ خل و چل ترین حیوانات گورخر است! پرسیدند چرا؟! گفت؛ برای این که تا لب گور، دست از خریت برنمی دارد!
اول سلام . دوم ببین داداش حالا که ما کامنت نمی زاریم فکر نکن یادمون رفتی ها میاییم بی سرو صدا متن ها رو می زنیم تو رگ و حالشو می بریم و می ریم . البته دعا هم می کنیم . خلاصه داداش همه جوره مخلصتیم . عرفان فدای یه تار موی داداش حسین بچه بسیجی ها . عرفان فدای خاک پای سید احمد و بقیه ی ستاره ها .
عرفان فدای قلم تند و تیز و مغرورت
انشا الله همیشه مغرور باشی
یا زهرا
راستی هپلی خوبی ؟
کامنت خونم اومده پایین . برسید به داد . هر چند داداش شما از اول هم ما رو زیاد تحویل نمی گرفتی ولی اگه بدخواه داری بگو خودم چشاشون رو در بیارم بزارم کف دستشون .
سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم بر داداش حسین
سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
خلوت دل
به کنج خلوت دل با تو می دهد تعلیم
سقوط شبنم وصدای پای نسیم
بگو که نبض زمان از تپش فرو ماند
که لحظه لحظه یاد است و قلب قلب سلیم
خدای من تو به الفاظ در نمی گنجی
که لفظ قاصر و معنی به ذهن خلق عقیم
چه طاقـت این تـن بی تـوش را
که جلوه توگر به کوه تجلی کند شود به دو نیم
هر آنچه ظاهر و باطن مرا و هرکس راست
از آن توست هر چه سازند پس تورا تقدیم
یگانه دوست اگر وانهی مرا چه کنم
هزار دشمن و بدتر ز آن نفس لعیم
رقیب و لشکر کین جوی فتنه شیطان
مگر به فضل تو جان از هلاک در ببریم
چه طاقـت این تن بـی تـوش را
که جلوه تو گر به کوه تجلی کند شود به دو نیم
“جواد ” امید محبت ز دوست دارد وبس
مقیم گشته گدایی بر آستان کریم
تقدیم به شما
هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.
آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.
ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:
– بهلول، چه می سازی؟
بهلول با لحنی جدی گفت:
– بهشت می سازم.
همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت:
– آن را می فروشی؟!
بهلول گفت:
– می فروشم.
– قیمت آن چند دینار است؟
– صد دینار.
زبیده خاتون گفت:
– من آن را می خرم.
بهلول صد دینار را گرفت و گفت:
– این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم.
زبیده خاتون لبخندی زد و رفت.
بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.
زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت:
– این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای.
وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد.
صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت:
– یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش.
بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت:
– به تو نمی فروشم.
هارون گفت:
– اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم.
بهلول گفت:
– اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم.
هارون ناراحت شد و پرسید:
– چرا؟
بهلول گفت:
– زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم!
من با تمام شهدا
نسبت سبز عجیبی دارم
نسبت برگ و درخت
نسبت آب و حیات
نسبت ریشه و آب
من با تمام شهدا
نسبت سرخ قشنگی دارم
بی شهادت کارت بنیاد شهید
سلام
خداقوت به همگی خصوصا برادر حسین
یه نکته :
نمی دانیم چرا آقایان مسئولین نظام به جای اینکه گندی که در خصوص قضیه کهریزک زدند را خودشان متحمل بشوند ، می آیند دستشان را در جیب نظام می کنند و از کیسه ی معارف تثبیت شده ی انقلاب اسلامی(مفهوم شهادت و نیز مصادیق آن) اقدام به لاپوشانی و ساکت کردن خانواده ی متهمان مرده ی فتنه ی اخیر می کنند.
بنظرم می بایست باروشنگری دست این مسئولین را از این خاصه خرجی کوتاه نمود تا عبرتی شود برای سالها و بلکه دهها سال آینده
انشاالله
یاعلی(ع)
سلام بر حسین*
بسم الله سلام داداش
ما فرزند شهدا به تنهای چیزی که نمی بالیم کارت بنیاد شهید خود است. بجایش به خیلی چیزها می بالیم که فزرند روح الله ایم و رهبرمان امام خامنه ای
اطاعت فرمانده حاج حسین قدیانی
میفرماد
ادما هرچی بزرگتر دشمناش بیشتر
الان این گروهی که نطفه حروم/ لقمه حرومن بسیج شدن که حسین قدیانی را از پا دربیارن
مکر کردن اما غافل از اینکه و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین
بشینین مکر کنین اما مکر خدا بالاتره مفلسای بدبخت
داش حسین قدیانی پشتش ب دعاهای ما گرمه نه زیر میزی های جناب .. ب شما 😀
کور شید امار وب داش حسین را ببینید کور شیدددددددددد
ها ها هااااااااااااااا
داش حسین کشته داری ملیون ملیون
فدایی داری میلیون ملیون
بهترین کار همینه با این جماعت
باید حرصشون را در بیاریم
تا از عصبانیت بمیرن انشا الله
اگه بریم تو وباشون و نظرات را بخونیم و نظرات بدیم که همونی میشه که اونا میخوان
اصلا حرومه بر ما اگه بریم تو وبلاگاشون و حتی نظر ندیم
چون ب اعصابمون ک فشار میاد بی ناموسی های اونها را میبینیم
و این بر ما حرومه که ب بدنمون و روحمون اسیب بزنیم
یه جاهایی ادم باید خودش را بزنه ب خنگی
بذارین فحش بخوریم از دشمنان خدا
چی از این شیرینتر؟:D
مناجات شیخ بی سواد با خدا
خدایا! کلا به شما که عرض می کنم؛ پول نداشتی، برای چی مهمانی گرفتی؟ داریم از گرسنگی می میریم آخه! خدایا! تا اذان مغرب به افق ننه جون کلا من چقدر وقت دارم؟! خدایا! در این لحظات ملکوفتی(!) از بس که گرسنه ام، به شما که عرض می کنم؛ روده بزرگه ام دارد به آن یکی چیزم تجاوز می کند! زخم عثمان تشر(!) گرفتم، انداختم تسخیر(!) رژیم، نگی چراها؟!
..
این م بخونیم شاد شیم
بچه ها شبای قدر نزدیکه شیخ کودن افسادات شب تا صبح باید از خدا علف بخواد هی بگه ” الهی علف”
خدایا انقدی بهش علف بده که سیر شه
بعدشم باید علیه خدا راجعون بشه و ب درک واصل شه
لعن علی عدوک یا حیدر ** شیخ کودن و اون دوتا کره خر دیگر
به نام خدا
یکسال و نیم تمام صبر کردیم!
نه اینکه خواسته باشیم،
دستهایمان را بسته بودند!
گفتیم شهدایمان را فریاد بزنیم، گفتند نه!
مراسم نگرفتیم و به مراسمهایی که برای انسانهای زنده برگزار کردند نخندیدیم!
خندیدیم به طعنههای ساندیسی و ساندویچیشان بیآنکه خندهدار باشند.
خود گفتن و خود تایید کردند.
خود کُشتند و خود سوگواری کردند.
خود خونی کردند و خود برافراشتند …
چشم پوشی کردیم وقتی کشتههای فاحشه و اوباششان را شهید خواندند.
دردنامه داشتیم و نوشتیم اما هیچ یک را به زبانهای دیگر ترجمه نکردیم،
گفتیم هر چه هست دعوای خانگی است، بگذار “بینهم” بماند تا بشود “رحماء” بود.
پنهان کردیم، مدام بغضهایمان را.
تغافل کردیم، مسجد آتش زدنهایشان را.
روزهای مقدس ما را به لوث وجود خود لجنی کردند.
سیزده آبان، شانزده آذر، بیست و دوم بهمن، تاسوعا و عاشورا…
صبر کردیم.
دندانهای رضایی را خرد نکردیم، گفتیم حالا از سر حماقت یک نامهای داده!
مطهری را به جرم نفاق تازیانه نزدیم، گفتیم حالا مردک یک دفعه جوگیر شده!
آقای استوانه را به همان سیاست یکی به میخ و یکی به نعلش حفظ کردیم.
بوی پسته را شنیدیم و ساختار پُرساخت و پاخت قوهی قضاییه را نشکستیم.
و حالا بعد از اینهمه صبوری، بنیاد شهید! به تبعیت از سرانفتنه، کشتهگان فتنه سبز را شهید میخواند … و چه درد بزرگی است از مثلا خودی خوردن.
و من هم در حمایت از حسین قدیانی عزیز اعلام میکنم: آقای بنیاد شهید! پرونده شهدای ما را پس بده، که بهشت را به شهید دهند و نه به کارت بنیاد شهید.
این چند روزه مدام با خودم فکر میکنم، که تا حالا هم اگر صبر کردهایم اشتباهی بوده…
و باز به نتیجه میرسم: سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی
ما منتظر یه رهای عاشورایی هستیم …
یا حق
http://www.khatshekan.org
یه جمله ام تقدیم ب بنیاد شهید
اگر شما غیرت داشتید ب جانبازان ۸ سال دفاع مقدس ک گوشه بیمارستان افتادن و خدوشون و خانواده هاشون روزی هزار بار ارزوی مرگ میکنن رسیدگی میکردین
اگر شما نون حلال خورده بودین ک وضع جانبازرا این نبود
لیاقت شما امثال حسین قدیانی نیستند
لیاقت شما علی مطهری ها هستند
لیاقت شما فرزند شهید با هنر و شهید بهشتی هستند ک …
برید ب این فرزندان شهدای درجه ۱!!! بپردازید و بها بدید
حسین قدیانی
ای فرمانده دلاور
ای مظهر استواری
بتاز بر این خدانشناسها
تحمل کنی بی خوابی ه ای شب را
تحمل کن دل مشغولی های روز را
که خدا تورا بس ..
بچه ها ی عزیز قطعه
بر همه ما حرام است
حرام است
حرام است
در وبلاگهایی که حاج حسین گفتن بریم
حرام
نکنه یکهو ب سرمون بزنه بگیم برم ببینم چه خبره
حرامه با رفتنمون ب وبشون حتی ۱ نفر ب امار بازدید کننده از وب شیطانیشون اضافه کنیم
پس چی شد؟
حرام
سلامتی برادر حاج داداش حسین قدیانی و در امان بودنش از چشم حسودان و بد خواهانش
همگی ۱ چهار قل تقدیم کنیم به داداش حسین عزیزتر از جونمون
۱- قل هوالله احد..
۲-قل اعوذ برب الناس…
۳-قل اعوذ برب الفلق..
۴- قل یا ایها الکافرون..
و
۳ صلوات بر محمد و ال محمد
اللهم صل علی محمد و ال محمد
اللهم صل علی محمد و ال محمد
اللهم صل علی محمد و ال محمد
داش حسین عشق مایی
حلقه وصل بچه های ولایی و فدایی سیدی علی هستی
۱ لحظه
فقط یه لحظه چشمات را ببند فکر کن که بذاری بری خیالت راحت شه
اونقت فکر کن این امار بازدید کننده روزانت (روز بروز داره ب تعدادشون اضافه میشه) ک به امیدی میان اینجا کجا برن؟
دلت میاد همه ستاره ها از هم پراکنده شن و دیگه هیچ تمرکزی نداشته باشن؟
تازه داره ذوق و قریحه بچه ها گل میکنه
طرح میزنن
شعر میگن
…
یکیم مثل من بی هنره میاد اینجا یچی میگه میره
فقط شاید دعا گوی ماه و ستاره هاش باشه
همین..
سلام داداش.
با کله قبول.
قطعه رو تعطیل نکنی!
بجا و مهم بود
ایشالله کور شود هر انکه…
چون نود هزینه سیاسی ندارد و مردم را در سکرات تغافل و بی دغدغگی فرو می برد طبعا جایی برای فرمایشات مقام معظم رهبری نمی ماند و به کوری چشم مردم و مستضعفین، نود به جای هفته ای یکمرتبه، دو بار روی آنتن می رود و به جای نود دقیقه تا کله سحر، تایم به عادل خان داده می شود تا سخیفترین حرکات و صحنه های فوتبالی را در حلق مخاطب بریزد و حتی در مسائل کاملا بدون ارتباط با مسائل تخصصی فوتبال نظیر اتفاقات سیاسی و حکومتی وارد شود. حال اگر کلیپهای بخشهای مختلف نود که به تمسخر نظام و انقلاب پرداخته دست به دست شود نه تنها هیچ اشکالی ندارد
بلکه این یامین پور است که علیرغم آن که از سوی VOA بهخاطر روشنگری های برنامه اش مورد اهانت قرار می گیرد باید جل و پلاسش را جمع کند و برود مسجد ارک سینه اش را بزند.
..
کاش صفار هرندی جای ضرغامی بیاد
ضرغامی همه را خسته کرده
اینم از سریالای سخیف سر سفره افطارش
عکس منتشر نشده از دکتر سعید جلیلی در زمان جنگ
http://shomalnews.com/index.php?view&sid=18205
طی ماه ها و هفته های گذشته برخی رسانه ها به گمانه زنی درباره انتخابات آینده پرداخته اند و حتی نامزدهای احتمالی گروه های مختلف را نیز مطرح می کنند.
مطابق این گمانه زنی ها گزینه اصلی حامیان اصولگرای دولت دکتر سعید جلیلی دبیر فعلی شورای عالی امنیت ملی است . هر چند پیش بینی میشود برخی گزینه های دیگر چون اسفندیار رحیم مشایی نیز در صورت فراهم شدن شرایط آمادگی لازم را برای ورود به عرصه داشته باشند .
مطابق همین گمانه زنی های رسانه ای غلامعلی حداد عادل نیز از سوی برخی اصولگرایان با نفوذ به عنوان گزینه اصلی در انتخابات مطرح است و برخی پیش بینی می کنند حداد عادل از جمله نامزدهای این دوره از رقابت ها خواهد بود .
با این حال بسیاری از بزرگان اصولگرا نظیر علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی و… طرح زودهنگام مباحث انتخاباتی آینده را در حالی که نظام همچنان درگیر پیامدهای انتخابات قبلی است، تنها موجب دامنزدن به اختلافات و شائبه جنگ قدرت میدانند./شفاف
اقا حاج حسین بنظر من
محمد جواد لاریجانی — سعید جلیلی – حداد عادل
بهترین گزینه ها هستند
اگه قبول دارین صلوات بفرستین
البته قبلش تایید کنید
سلام این هم سهم من از طرح های بنیاد شهیدی:
http://img.b-zone.ro/images/14439380695379690959.jpg
ما نوکریم.
چشم فرمانده.
جوجه ها خودشان خواهند مرد. جوخه ها را بزن”
هرچند که جوخه ها هم در مقابل داداش حسین عددی نیستن.
یاعلی تو دنیا فقط سید علی…
شمع سوزان ماه تابانی
جان فدایت حسین قدیانی
فدائی داری هزار هزار…
اول؟ آیا؟ اگر قابل دانی!
یاراحم العبرات…
هواوفضای این قطعه که آرام میشود دیگرمهم نیست که سبزها برای خودشان ودر ذهنشان چه خوابها دیدند برای روز قدس..
من جنگ ندیدم اما عجیب هوای جنگ کردم.
خلاصه ی یک دو سه چهار پنج شش هفت یعنی غلط کردید بیشمارید!
سلام به داداش حسین بسیجیها و ستاره های حضرت ماه اهالی خونگرم و خاکی قطعه .
********************************************
با حرفتون موافقم .اطاعت فرمانده .
بذارید هر چی دلشون میخواد فحش و بد و بیراه بگن ! انقدر بگن که بمیرن ! اونا چند دقیقه با خودشون کلنجار میرن که بد و بیراه تایپ کنن برای ما ولی ما یک ثانیه ای کامنتشونو پاک می کنیم !
از قدیم گفتن جواب ابلهان چیه ؟ خامــــــــــــــوشــــــــــــــی !
سلام
طاعات قبول
به نظر من رفتن به وبلاگهای اون جوجه ها وقت تلف کردنه! اصلا این وبلاگ ها و صاحبانشون لیاقت اینکه تو وبلاگشون اسم حضرت ماه و ستاره های حضرت ماه رو ببریم ندارند! یعنی اصلا حتی لیاقت دیدن اسم این عزیزان رو هم ندارند!
به روی چشم برادر ما فرمانبر حضرت ماه و سردسته ی ستاره ها ( حاج حسین قدیانی )هستیم!
آقا هم فرمودند زیاد به حاشیه کاری نداشته باشیم و اصل قضیه رو بچسبیم
ما تسلیم امر امام خامنه ای هستیم ولی هرگز تسلیم جوجه ها نخواهیم شد
داداش نبینم بی گلوله بمونی.
سلام داداش.
چشم.تو دلمون فحش میدیم.
سلام علیکم.
رو طُقُلی چشام. حتماً.
دیشب مثلاً می خواستم تا سحر اینجا نگهبانی بدم، زد و یهو برق رفت! از اون طرف هم یه مطلبی گذاشتم تو وبلاگم تا اومدم دکمۀ ثبت رو بزنم دیگه برق رفت. از اینورم یه نفر بهم فحش داد(یه فحش خیلی خنده دار. بهم گفت مانتو شخصی! یاه یاه یاه) تا اومدم جوابشو بدم بازم برق رفت. البتّه همۀ اینا همزمان بودا. یعنی زمانی که این سه کار در حال انجام بود برق رفت!
بعد از ظهر اون مطلب رو حتماً دوباره می ذارم. از صبح تا حالا پلّه های دانشگاه آزاد رو به خاطر دو تا امضا اونقدر رفتم بالا و پایین که جونم الآن تو دهنمه!
سلام
وقتی شما مکه تشریف داشتید هم همین بساط بود
حالا هم دوباره…….
ما بچه های قطعه ۲۶ همون روز تصمیم گرفتیم که به سایت اون شخص نریم
الان هم همینطور
چه اون شخص چه کس دیگه
ما به کسی کاری نداریم
اگر حرفی بزنیم فحش و ناسزا گفته میشه
ولی اگه اونا حرفی بزنن نقد محسوب میشه
.
التماس دعا
یا علی مدد
سلام
چشم
جوجه ها خودشان خواهند مرد. جوخه ها را بزن 🙂
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــلام داداش حسین بچه بسیجی ها
خدا قــــــــــــــــــــــــــــــــــوت
بازم مثل همیشه داداش برنده می شه / به کوری چشم همه بی چشم و بی بصیرتها این ابر ستاره های حضرت ماه هیچ وقت خسته نمی شه و میدون رو خالی نمی کنه و هم چنان در راس می درخشه / تا کور شود هر آنکه نتواند دید / اصلا کسی که صم بکم عمی هست نمی تونه ببینه که حالا بخواد کور بشه…
مهم نیست این کمترین ها و بل هم اضلها چی میگن مهم اینه که حضرت ماه می فرمایند : این نی ساندیس شما خیلی معروف شده و حرفهای بیشتری که ای کاش … مهم اینه که صفار هرندی و امثال این بزرگوار برا نه ده مقدمه می نویسند
مهم اینه که سید پویان حسین پور و امثالش برا نه ده تبلیغ میکنن…مهم اینه که این همه ستاره فدایی داداش حسین بچه بسیجی هان..حتی مهم نیست که آقای قدیانی بگن «در این قطعه را بسته و در فضایی دیگر، از نظام دفاع خواهم کرد» مهم اینه که داداش حسین این اجازه رو به آقای قدیانی نمیده و اگه ایشون بخوان چنین کاری کنن خود داداش همون کاری رو میکنه که با میثم حسنی کرد و دل نوشته ای علیه شون می نویسه که دیگه این حرفارو نزنن……….
مهم قطعه ۲۶ و ستاره های حضرت ماهن که ریشه در خاک دارن و سر به آسمون و به راههای آسمان آشناتر از راههای زمین اند
سلام داداش حسین
با اجازه از محضر شما منم یه چیزی نوشتم اگه وقت کردید بخونید باعنوان بنیادشهید شهیدشد!!!
ببخشید که به خوبی شما نیست
هذا بضاعتنا
به نام حی سبحان
سلام
دیشب داشتم فیلم شهدای عملیات بدر و نگاه میکردم، همون فیلمی که توسط عراقیا گرفته شده بود. پیش خودم گفتم: یعنی کدوم یکی از این شهدا، بابا مهدی منه. بعد دوباره پیش خودم گفتم: اگر اینا شهیدن پس اون سه نفر چین؟. بعد بازم گفتم: سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی
یا علی مددی
انا مجنونالحسین یا ثارالله
فقط یادت باشد کافیست دستانت را به سمت یقه حسین ببری . . . مطمئن باش مثل فیلم مشکوک قتل عجیب و غریب ندا از چار جهت و شش سو فیلمت را می گیرند و می گذارند توی اینترنت تا همه دشمنان ببینند و از زور خوشحالی کیفشان کوک شود.
آری حالا خودت می دانی. . .
بقیه مطلب رو بخوانید در. . . .
http://afaghezohoor.blogfa.com
سلام!
۳۶ نفر آنلاین
نیستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با حرفاتون موافقم. مخصوصا اینکه هدف اونها از این کار بردن به حاشیه ست.خیلی باید مواظب باشیم.
سلام!
به اطلاع داداش حسین عزیز می رساند ۳۹ نفر آنلاین منتظر شما هستند. لطفا زودی بیاین!
سلام.
کاملا موافقم..نباید به حاشیه بریم. خیلی باید حواسمون جمع باشه…
داداش حسین مگه ما مردیم که اینطور محزون حرف می زنی ! همه ی لجمن ما فدای یه تار موی قطعه ۲۶ شما ! همین !
بدخواه مدخواه داری آلبوم بده بهشت زهرا تحویل بگیر (به همت بنیاد شهید )
به نظر من قسمت نظرات جای خیلی خوبیه برای تبادل افکار و رسیدن به نتبجه های بسیار عالی. ولی متاسفانه این کار نمیشه. داداش حسین مگه خودت یه کاری کنی. جدی میگم اینجا می تونه خیلی بهتر و پربارتر باشه هرچند که الانم خیلی با برکت و پر رونقه…
التماس دعا
سلام
سه جهار روزی درگیر یه مراسم بودم نتونستم به اینجا سر بزنم داشتم دیوونه می شدم.
اومدم یه حاضری بزنم.
بر میگردم ان شاءالله
یا علی
سلام
حاجی
به روزم با(سوغات فمنیسم)
http://tabotesorati.blogspot.com/
قدیانی معصوم نیست اما جهادگر است . . .
http://talaghii.blogfa.com/post-33.aspx
سلام داداش حسین بسیجیها.
عرض ارادت.
مخلصیم سالار.
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.
سلام
من تخصصم یبشتر تو گرافیکه ، و خیلی از وبلاگ سر در نمی یارم
۲ تا طرح برای جلد سمفونی مورچه ها آماده کردم
ولی نمی دونم چجوری ارسالش کنم
اگه راهنمایی کنید ممنون میشم…
سلام. کم محلی و بهتر است بگویم بی محلی بهترین جواب است. در کارتان موفق باشید. بعضی ها اصولا حرف زیاد می زنند.
آیا می دانستی خیلی خوبی حسین قدیانی… جانم فدات
سلام
چطورین
خدافظ
سلام علیکم
از صبح تا حالا داشتم فکر میکردم ما چقدر بی غیرتیم !
شاید همون روزی که این دشمنان ولایت شهید(!) اعلام شدند باید میرفتیم جلوی بنیاد شهید و حقمون رو مطالبه میکردیم .
شاید هم بشه یه طومار نوشت و امضا کرد .
جواب خواهد داد انشاالله
یاحق
من که وبلاگ ندارم اما چشم داداش، هر چی فرمانده بگه!
راستی شبای قدر هم نزدیکه .ضربت خوردن وشهادت مولامونم نزدیکه.خدایا تو این شب ما رو ببخش ودعاهامون رو مستجاب کن.ای استجاب کننده دعا.میدونید بهترین کارا تو این شب چیه؟باورتون نمیشه ولی فکر کردن درباره خدا بهترین کارهاست.
سلام وبلاگ قشنگی دارین .
به وبلاگ مهندس هم سر بزنین
سلام!
اینجا قطعه ای از بهشت است
نه با قلم که با خون باید نوشت
نه با خون های ناپاک و شبهه آلود
که با خون شهید باید نوشت
نه حرف های ناجوانمردانه
که مدح ماه باید نوشت
نه با احساس و عقل
که با عشق باید نوشت
این قطعه پر از نور است
با نور باید نوشت
پر از عطر سرور است
با شور باید نوشت
این قطعه نیست جای گزافه ها
اصلی ترین مطلب ما
مدح ماه نور است
باید نوشت
این قطعه را خالی نباید گذاشت
این قطعه با غرور است؛ باید نوشت
لبخند یار حاجت ماست
باید نوشت
یوسف ما حضرت خورشید
از انتظار نور باید نوشت
این قطعه پر از جوهر خون
با نی هور باید نوشت
داداش نبینم کسی چپ نگات کنه
با همین میام سراغش به مولا
((¯))
((_))
((_))
((_))
((_))
((_))
(( ))
((_))
((_))
(¯`’•.¸(__)¸.•’´¯)
__/\_______/—-\_______/\__
/_°_°-=–=-°_°_\
\/¯¯¯¯¯¯/°_:/ \:_°\¯¯¯¯¯¯\/
¸.•’´`’•.¸/ø¤°¤ø\¸.•’´`’•.¸
¸.•’´`’•.¸¸.•’´\ø¤¤ø/`’•.¸¸.•’´`’•.¸
/¸.•’´¯`’•.¸¸.•’´\øø/`’•.¸¸.•’´¯`’•.¸\
\`’•’´ \/ `’•’´/
`’•.¸¸.•’´
\`’•’´`’•’´/
`’•.¸¸.•’´
\`’•’´|`’•’´/
`’•.¸|¸.•’´
\`’•’´|`’•’´/
\`’•’´|`’•’´/
`’•.¸|¸.•’´
\`’•’´|`’•’´/
`’•.¸|¸.•’´
\`’•’´|`’•’´/
`’•.¸|¸.•’´
\`•’´|`’•´/
`•.¸|¸.•´
\`•’´|`’•´/
`•.¸|¸.•´
\`•´|`•´/
`•¸|¸•´
\`•´|`•´/
`•¸|¸•´
\`• •´/
`• •´
\`• •´/
`• •´
\’• •’/
\• •/
\•/
V
یا حق
آقا مرتضی حاجیانی پس سیداحمد کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
🙁
من به این مهمی!والا!
برای من به جرم کامنت گذاشتن برای شما پاپوش درس کردن منو نجات بدین :((((
سمفونی مورچه ها کجایی؟! 🙁
داداش این این آیه رو هم خوندم تا شر دوشمنای قطعه به خودشون برگرده
یا حق
۩
۩۩۩
ஜ۩۞۩ஜ
ஜ۩TROY۩ஜ
ஜ۩۞۩ஜبِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِஜ۩۞۩ஜ
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَیَؤُودُهُ
ஜ۩۞۩ஜحِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ஜ۩۞۩ஜ
“تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام،جوانهائی مثل جوانهای ایران ما سراغ ندارد”
حضرت امام خمینی.
طاعات و عباداتتون قبول
با پست # شام معروف به روزم
آخرین میخ تابوت جنبش سبز بی سر را ابراهیم یزدی کوبید
اینجا بخوانید :
http://iusnews.ir/?pageid=114685&%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87%20%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%8A%D9%85%20%D9%8A%D8%B2%D8%AF%D9%8A%20%D8%A8%D9%87%20%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%D9%8A&1389-06-06
سلام و عرض ادب
طاعات قبول
ما از اهالی بالاترین طبقه آسمان هستیم.ستاره های پرفروغ آسمان ولایت
در این ایام نزدیک به لیالی قدر برای هم دعا کنیم
من کامنت اول نبودم؟! 🙁
می بخشید امکان برگزاری جلسه ی حضوری و صحبت در مورد این موارد براتون وجود داره؟ والبته پاسخ دادن به یه سری سوالات ما
شادی روح امام(ره) و شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
به به چه طرحهای زیبایی! بابا اینجا همه هنرمندند ماشاالله! 🙂
سمفونی مورچه ها کجایی؟ 🙁
سلام!
باز از پشت نفس های پر از یاس
شد این قطعه ی نازنین باز
بوی گل های محمدی پیچید
(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اید امامنا الخامنه ای)
ذکر امام مهدی آمد باز
شور نفس آدم ها کرد
گرم و پر از نور اینجا را
شعر قفس ما کرد
پر شور و شعور دنیا را
اکسیژن اینجا یعنی
بوی خاک شهدای خدا
من پر از پروازم
تا خدا می سوزم
تا خدا می سازم
ای قطعه بال و پر من است
کارش برای چشم تر من است
با دل من می گوید
اینجا قطعه ای از بهشت است
نه با قلم که با خون دل باید نوشت
سلام بر حسین عزیز
کم خدمتی ما را ببخشید
بی وفایی شاخصه ماست
اما دلم با شماست
این بار دست خالی نیامدم
“بجنگ تا بجنگیم” تقدیم اهالی قطعه:
http://sayehgraph.persiangig.com/image/yaali.jpg
/.
به به
منشـــــــــــــــــــــــور هفت وجهی قطعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــعه ۲۶
اقا ! قبول ندارم 🙁 دلم شکست 🙁 اسم منو توی اون دلی که بچه ها طرح زدن نیست 🙁 به خدا ما هستیم اینجا
خدا قوت برادر
سلام خدا قوت پس کو این سمفونی؟ 🙁
سخنتون هم درست ومتین
طرح ها خیلی زیبا بودن بچه ها خسته نباشن
اینم برای اینکه قطعه چشم نخوره و همیشه فانوسش روشن باشه ایشالله یه صلوات بلند
http://img.b-zone.ro/images/26609488321553147459.jpg
سلام
چشم
***
تو طرح وبلاگ مقدس(که دستشون درد نکنه خیلی قشنگه)،امین ۲۰۶۰ یادتون رفته ،ایشون شاعر فی البداهه قطعه اندها…
اصلا برای اثبات اقتدارِ در عین مظلومیت داداش حسین
با هم یک قرار بذاریم بازی پرسپولیس بریم استادیوم
همه با هم بگیم “حسین مالدینی”
پایه باشید بچه ها. معلوم میشه که بی شماره.
سلام
بازی نکردن تو زمین دشمن رو گرفتم ان شاءالله
ممنون
داداش فکر کنم کد ها نیومدند. واسه همین دوباره می فرستم و یک طرح تازه هم که کار شده رو برات می ذارم:
طرح اول: حسین و اکبر قدیانی:
http://www.khatshekan.org/images/stories/akbarvahosinghadianiiiiiiii.jpg
طرح دوم: شهید اکبر قدیانی
http://www.khatshekan.org/images/stories/babaakbarrrrr.jpg
داداش دعام کن که همیشه خدا توفیق بده بتونم دلی کار کنم.
یا حق
قدیانی معصوم نیست اما یک جهادگر است …
http://talaghii.blogfa.com/post-33.aspx
چون می دونم اینجا را می خونن
************************************
فحاش خانه ای به نام “بالاترین ”
***********************************
تقدیم با عشق فراوان به همه ی اکلاب صهیونیسم :
اروپایی ها و آمریکاییها علاقه ی بسیار زیادی به حیوانی به نام “سگ” دارند ! هر کجا می روند جایی برای نگه داری حیوان خود دارند . هر از گاهی تفاله های غذای خود را جلو این حیوانات می اندازند و “هاپوها ” هم با چه علاقه ای آنرا سق می زنند . در مواقع لزوم این “سگ ها” را رها می کنند تا پاچه ی دشمن را بگیرند و هر گاه به منافع امریکا و ابرظالم های جنایتکار نزدیک شوی همین سگ ها برایت عو عو می کنند . البته برخی از این حیوانات هار هستند و کلا با واژه ای به نام خانواده بیگانه اند و اساسا فاقد پدر و مادر هستند !
http://www.top-greetings.com/news/7/05/dog-training-0703.jpg
در فضای سایبر هم ابرظالم ها جایی برای نگه داری سگ های هار خود دارند . تا در مواقع لزوم استخوانی به نام لینک را جلوی انها بیندازند و هاپوها هم شروع به عو عو کنند !
این مکان در سایبر ، فحاش خانه ای است به نام “بالاترین”
***********************************
آری بالاترین “سگ دانی ” رژیم صهیونیسم است .
***********************************
همین !
افراد آنلاین: ۱۶
اذانه دیگه 🙂
اینجا هنوز اذان نزده
الان اذان شروع میشه
التماس دعا از همه
فعلا خدافظ
سلام قولا من رب الرحیم
“طیب الله انفاسکم” مولا نوش جانتان . زدید به هدف.
یا علی
حضرت ماه:
زمینه براى خدمت خیلى آماده است و شما مردان خدمتید؛ باید در این میدان کمرها را محکم ببندید و از دشمن هم نترسید؛ هیچ ترسى از دشمن نداشته باشید. از دشمن – یعنى همان جبههى متحد و در حقیقت نامتحد در باطن؛ «جان گرگان و سگان از هم جداست»؛ اینها گرگ و سگهایى هستند که یک گله علیه پیکر امت و جامعهى اسلامى تشکیل دادهاند؛ اما در حقیقت جانها و دلهایشان هم مثل اجسامشان از همدیگر جداست؛ ولى به ظاهر یک جبههى متحد علیه اسلام و پرچم برافراشتهى اسلام در کشور ما هستند. – نترسید؛ از اینها مرعوب نشوید؛ اینها کارى نمىتوانند بکنند.
سلام
قطعه اینهمه هنرمند داشت وما نمیدونستیم.؟؟؟خدا قوت ستاره ها…حقا که همگی ستاره اید.
اللهم احفظ امام الخامنه ای واهلک عدوهم اجمعین .
سلام داداش حسین ،یک توصیه ودر واقع اعتراف از این حقیر به اهالی قطعه ۲۶:
به این اهالی توصیه می کنم که سحر حتما آب هم بخورند تا موقع افطار نخواهند با لب هایی خشک شده سر کلمن آب بروند وبدون ملاحظه هیچ چیز سه چهارتا لیوان آب را پشت سرهم نوش کنند و بعد که حال حسابی به معده خود دادند وبه توصیه های دیگران هم هعچ توجهی نکنند که حداقل بیا شربت بخور حتی نتوانند اه وناله کنند وبه جایش مجبور باشند خنده های زورکی تحویل دهند .
یاحسین لعنت بر میرحسین (این روزها که آب می بینید ونمی توانید آب بخورید بگویید یا ابوالفضل العباس)
حضرت ماه:
(خطاب به بعضی ها که به اسم انتقاد می خوان حربه رو از دست داداش حسین ما بگیرن اما…چی؟…کور خوندن)
اشکالى که ما همواره به بخشهاى فرهنگى داشتهایم، این بوده که به نقشِ خودشان به عنوان یک دولت اسلامى در صحنهى کارزار فکرى درست عمل نمىکنند. کارزار فکرى باید باشد؛ منتها کارزار فکرى عملاً به این شکل درنیاید که ما به قول سعدى، سگ را بگشاییم و سنگ را ببندیم؛ حربه را از دست اهل حق و اهل آن فکرى که حق مىدانیم، بگیریم؛ اما دست اهل باطل را باز بگذاریم که هر بلایى مىخواهند، سر جوانهاى ما بیاورند؛
از ستاره ها عذر می خوام …این دو بیت رو حضرت ماه نفرمودن به تناسب حال بعضیها نوشتم:
« کی شود دریا به پوز سگ نجس// کی شود خورشید از پف منطمس»
«ملک او از طعنه دشمن کجا یابد خلل// آب دریا از دهان سگ کجا گردد پلید»
(از اینجا به بعد خطاب به داداش و ستاره ها) نه، او حرف بزند، شما هم حرف بزنید و در جامعه فکر تزریق کنید. ما به تجربه دریافتهایم که آنجایىکه سخن حق با منطق و آرایش لازمِ خودش به میدان مىآید، هیچ سخنى در مقابل آن تاب پهلو زدن و مقاومت کردن نخواهد داشت.
مه فشاند نور و سگ عوعو کند/هر کسى بر طینت خود میتند
در تکمیل کامنت قبلی و با توجه به نسب اسرائیلی بالاترینی ها :
حضرت ماه:
صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگِ زنجیرىِ استکبار عملمىکنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستهاست. از آنها، غیر از این هم انتظارى نیست…
ایالات متحده امریکا با آن عرض و طول و با آن پیشرفتهاى علمى و یک کشور و ملت بزرگ، بازیچه دست صهیونیستها شده است؛ مثل غولى که افسارش دست یک سگ است و هر جا مىخواهد، او را مىبرد!…
…زیر این ظاهر انسانىِ تمیز، مرتب، ادکلن زده و و کراوات و پاپیون بسته، یک سگ وحشى خوابیده است…
*********************************************
خداوند در قرآن سوره اعراف آیه ۱۷۶، خطاب به افرادی که خوی انسانی را از یاد می برند می فرماید:
وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ
و اگر مىخواستیم (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا مىبردیم (اما اجبار بر خلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختیم) ولى او به پستى گرائید و از هواى نفس خویش پیروى کرد او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنى دهانش را باز و زبانش را برون خواهد کرد و اگر او را به حال خود واگذارى باز همین کار را مىکند (گویى آن چنان تشنه دنیا پرستى است که هرگز سیراب نمىشود) این مثل جمعیتى است که آیات ما را تکذیب کردند این داستانها را (براى آنها) بازگو کن شاید بیندیشند (و بیدار شوند)
**************************************
مِثل سگ دروغ گفتن” یک ضرب المَثَل است که در غرب به خوبی فهمیده می شود. معنی آن هم این نیست که سگ ها دروغ می گن، در واقع اینجا صفت دروغ گویی انسان به صفت دروغگویی در سگ تشبیه نشده که کسی بگوید بیچاره سگ ها که دروغ نمی گن؛ بلکه در این مَثَل، سماجت یک انسانی که مداوم سعی بر دروغ گویی و رسیدن به مقصودش از راه دروغگویی دارد، به سماجت و پافشاری فوق العاده سگ برای رسیدن به مقصودش تشبیه شده.
پس نه سگ ها دروغ می گن و نه مقصود از این ضرب المثل نسبت دروغگویی دادن به سگ ها است؛ بلکه وقتی می گن فلان شخص مثل سگ دروغ می گه، معنی آن اینه که فلانی مثل تلاشی که یک سگ در رسیدن به هدفش می کنه، تلاش بسیاری در دروغ گفتن می کنه .
*************************
اقای ما داناست ، بصیر است وقتی فرمود : اسرائیل مثل سگ دروغ می گوید می دانشت که این ضرب المثل در غرب به خوبی فهمیده می شود و جالب بود که هیچ کدام از رسانه های غربی حاضر نشدند این جمله را عیناً منتشر کنند و فقط گفتند : ایشان با ادبیات جدیدی سخن گفت !!!
از سپاهی شلوغ می گویند!
از سواد و نبوغ می گویند
به اسیری گرفته اند “آزادی”…
جمله چون سگ دروغ می گویند!
اسراییل مثل سگ دروغ می گوید ! به زبان خودشان (عبری) و بولد
*******************************************************
ישראל היא שוכבת כמו כלב
*******************************************************
بدبختی ِ من اینه کخ فوتوشاپ هم بلد نیستم که کمکتون کنم!
من رو بخشید و حلال کنید که نه قلم دارم و نه هنر برای جنگ نرم!
داداش حسین باورم نمیشه منم جزءستاره های حضرت ماه حساب کردین 😀
سلام علیکم.
ببخشیدا، همه مون چشممون به این سایت خشک شد! سمفونی مورچه هارو نمی ذارید؟ من مورچه می خوام!
داداش حسین سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
به عجب طرح های قشنگی عالی بود هم طرح ها هم نوشته های داداشی مثل همیشه
در ضمن من هم مثل سید احمد اسمم رو ندیدم آقا مرتضی حاجیانی کو کمیل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!اما اینکه شوخی بود آخه اینجا که یکی دو تا ستاره نداره؟همین هم عالی بود آقا مرتضی, مرسی,یا علی.
«آرمان خواهی انسان مستلزم صبر بر رنجهاست. پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر در این سیّارۀ رنج صبورترین انسانها باشی.»
*سیّد شهیدان اهل قلم، شهید سیّد مرتضی آوینی*
تیم فقط فولاد خوزستان.
سلام. شب خوش. طاعات قبول
مثل همیشه خوش درخشیدید و به معنی واقعی کلمه عمار بودید برای حضرت ماه.
خوشحالیم از بودنتون و دل خوشیم به بودن فرماندهی مثل داداش حسین بچه بسیجی ها در فضای سایبر.
کم کامنت می گذارم برای اینکه کمتر وقت شما صرف تایید شود ولی روزانه بیش از ۱۰ بار به اینجا سر می زنم.
اجرکم عندالله
نفستون حق،قلمتون پرشور
یا علی
داداش فقط داداش حسین
فرداشب اولین شب قدره،چه قدر زود اومد!
گویند کریم است و گنه می بخشد
گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم…
رهبر فقط سید علی
سلام به داداش حسین بسیجیها و ستاره های حضرت ماه اهالی خونگرم و خاکی قطعه !
دست طراحان درد نکنه . همشون زیبا هستن حتی اونایی که اسم من حذف به قرینه ی لفظی شده ! اصل معنویته که ما همه جوره حضور ثابتی داریم در قطعه !
نثار روح پاک بابا اکبر صلواااااات !
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
امروزکتاب رزیتا خانم مهدی شجاعی را می خواندم دراینکه از سید دربحث فتنه انتظار بیشتری می رفت شکی نیست ولی درجائی درمتن دفائیه اش سئوال خوبی پرسیده وان این است که:
عده ای سعی می کنند فرزندان انقلاب را از دامن انقلاب دور کنندبا چه نیتی
با بخشی از حرفت در مورد مخملباف موافقم ومطمئنا عده ای سعی می کنندترا از امام علی خامنه ای علیه السلام دور کنند وهمین طور نظام وانوقت بگویند این عا قبت افراطی گری بود ویارو چپ کرد
ولی ان شالله این گونه نخواهد شدبرایت دعا میکنیم ودرضمن گوشت بدهکار این دایه های مهربان ازمادر نباشد زیرا اکثرا حسود هستن ومی خواهند وقتت را بگیرند (مطمئنا بدهکار نیست ) ودر خوب ومنصفانه بودن مطالبت همین بس که ما ستارگان ماه تاییدشان می کنیم.
(همیشه از مشورت با بچه های کیهان غافل نشو خاصه صفار وشریعتمداری که همانطور که بارها گفته ای نمی شوی)
سالاری حسین قدیانی
آقائی حسین قدیانی
تاج سری حسین قدیانی
یدونه ای حسین قدیانی
کور بشه دشمنت حسین قدیانی
لال بشه بد خواهت حسین قدیانی
میخوامت حسین قدیانی
اینارو میگم تا دل دشمنت اتیش بگیره حسین قدیانی
نبینم بی گلوله بمونی حسین قدیانی
دعا میکنم واست حسین قدیانی
خدا حفظت کنه حسین قدیانی
یه تار موت شرف داره به ۱۰۰۰ تا خواص بی بصیرت حسین قدیانی
قلمت میسوزونه جیگر منافقارو حسین قدیانی
دهن کروبی رو مسواک کردی حسین قدیانی
اگه ما هوندا ۱۲۵ هستیم تو موتور ۱۰۰۰ مائی حسین قدیانی
سایتت ترکونده حسین قدیانی
چشم دیدنتو ندارن حسین قدیانی
محل سگ بهشون نذار حسین قدیانی
اگه این سایتو ببندی بالاترین به ما میخنده حسین قدیانی
میدونم غیرتی هستی حسین قدیانی
غمتو نبینم حسین قدیانی
از دست ما شاکی نشی حسین قدیانی
ما خیلی دوستت داریم حسین قدیانی
بالاترین خاک زیر پاته حسین قدیانی
حسین قدیانی حسین قدیانی حسین قدیانی
سلام
آفرین ب داداش حسین با بصیرت بچه بسیجی ها (:
ممنون از دوستان خوب برای طرح هاشون (:
ممنون ک هستین
عالی هستین
عاقبت ب خیر باشین . خدا کنه .
سلام بر این قطعه !
درود بر خط شکن!
گر پدر رفت
تفنگ پدری میشه قلم چشم هر چی نامرده کور می کنه.
خصوصی است
یکروز پنجشنبه در حدود دو یا سه ماه قبل توشهرک درکنار مقببره الشهدا ازت تشکر کردم وگفتم خسته نشو وبنویس
وراه پدرانمان را ادامه بده وگفتی امیدوارم به برکت خونشان این راه را ادامه بدهم ازاین چنین روزی می ترسیدم
که تورا خسته کنند
یک حکایت از ملا نصرالدین است که در کتاب عربی دوره دبیرستان امده بود (با نام حکایت جحا ونوه اش)
این بود که ملا داشت با خرش ونوه اش می رفت وهردو پیاده بودند مردم گفت عجب آدمای احمقی هستند که سوار خرنشده اند
ملا گفت پسرم توسوار شو بعد ازمدتی باز همان مردم گفتند عجب پسر بی ادبی است که خود سوار خر شده وپدربزرگ پیرش پیاده است بعد ملا گفت حالا چکار کنیم پسر گفت اقا جون شما سوار شو و من پیاده می آیم باز همان مردم گفتند عجب پیرمرد بیرحمی است که خود سوار شده و طفل معصوم پیاده می آید بعد ملا گفت چه کنیم گفت پسرم تو هم بیا سوار شو باز همان مردم گفتند عجب این دو نفر بی رحمند که هر دو سوار الاغی نحیف شده اند و کمرش را له کرده اند بعد ملا که هیچ چاره ای به ذهنش نرسید گفت تنها راه اینست که ما پیاده شده و خر را کول کنیم (خر سوار ما شود)
و مطمئنا این را من می گویم که باز همان مردم خواهند گفت عجب دیوانه هایی هستند که خر سوارشان شده
بله؛ حکایت مردم و دنیا اینگونه است.
یک روز در جواب مدیر وبلاگ دوئل که از بس چه خودی و غیرخودی به او ایراد می گرفتند و می خواست وبلاگش را تعطیل کند گفته بودی غلط می کنی که وبلاگت را تعطیل کنی با عرض معذرت ما هم ستارگان حضرت ماه علیه السلام امروز به تو می گوییم غلط می کنی خسته شوی غلط می کنی کوتاه بیایی و غلط می کنی تعطیلش کنی.
بله شما درست میفرمایید
سلام منم فکر میکنم راه خوبیه نظراتشون و تایید نکنید به وبلاک هاشون نرید براشون نظر نذارید اصلا عددی حسابشون نکنید بذارید تو اتیش حسادت خودشون بسوزن
راستی “قطعه”مقدس درست بود(تو کامنتی که گذاشته ۱۸:۰۷بودم)چه قد زود متوجه شدم!!! 🙂
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما دوستداران حضرت ماه
ضمن دعوت از همه دوستان برای حضور در وبلاگ “سیاسی نوشت های یک دختر دانشجو”
بعضی از کامنت های دوستان را خواندم. خواهشی که از این دوستان خوب دارم این است که وقتی زحمت حضور در اینجا و کامنت گذاشتن را می کشند، تمرکز خود را روی مباحث مفید و مسائل مهم کشور معطوف کنند و انرژی خود را برای از پا در آوردن دشمن اصلی به کار گیرند نه درگیری با خودی ها
حسین قدیانی: از حضور شما خواهر محترمه بعد از چند ماه در “قطعه ۲۶” بسی خوشحال شدم. یادم نمی رود که روزهای اول قطعه ۲۶ شما را پیوند وبلاگ خود کردم و شما نیز جزء اولین کامنت گزارن اینجا بودید. بی شک میان من و شما در سلیقه و عقیده اختلافاتی هست که حل شدنی است و شما را همیشه همسنگر خوب و منطقی و عقلانی خود در این فضا می دانم. از دیگر دوستان نیز می خواهم میان منتقد و کسی که دارد “برچسب” دروغ می زند، تفاوت قائل باشند و دیگر به مباحث این چند روز دامن نزنند. نظراتی که اشاره به مسائل این چند روز داشته باشد دیگر تایید نمی شود.
طرحها خیلی باحالند
گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز ! به به خیلی عالی بود .
احسنت بر مدیر وبلاگ خط شکن .
اهــــــــــــــــــــــــــــــــــلی قطعــــــــــــــــــــه
سلام
بیایید مردونگی کنید این ۳ شب.
وسط دعااتون یـــــــــــــــــــــــهکلمه بگید :
خدایــــــــــــا!
برو بچه های قطعه….همین!
میگن با زبونی دعا کن که گناه نکردی!
یعنی اگه هر کی دیگری رو دعا کنه درست میشه إن شاءالله.
یادتون نره لطفا.
به قول یکی از زائرا که خیلی دلنشینه:
“لبخند بزن رزمنده”
🙂
ببخشید!
اصلاحیه میزنیم:
اهـــــــــــــــــــــــــــــــــالی قطعــــــــــــــــــــه
سلام
بیایید مردونگی کنید این ۳ شب.
وسط دعاتون یـــــــــــــــــــــــه کلمه بگید :
خدایــــــــــــا!
برو بچه های قطعه….همین!
میگن با زبونی دعا کن که گناه نکردی!
یعنی اگه هر کی دیگری رو دعا کنه، درست میشه إن شاءالله.
یادتون نره لطفا.
به قول یکی از زائرا که خیلی دلنشینه:
“لبخند بزن رزمنده”
…سران فتنه آمریکا و اسرائیل هستند که میخواهند ما را به این سران فتنه و امثال عبدالمالک ریغو مشغول کنند و«ظهور» را به تعویق بیندازند. رسالت ما فراهم کردن مقدمات ظهور است. رسالت ما کمک به ماه است در روزگار غیبت خورشید.قیمت ماه،بالاست. دشمن میخواهد ما را مشغول شب کند اما ما باید به سحر فکر کنیم…
کتاب عزیز “نه ده” چاپ سوم صفحه ۲۶۴
خدایا
شکرت بابت نعمت ولایت و جانشین خلف امام عصر(عج) در کنارمون قرارش دادی.
شکر تا نعمتتو برکت بدی، و سایه اش رو بر سرمون مستدام بداری تا ظهور.
و اللهم عجل لولیک الفرج
وجعلنا من خیـر انصاره و شیعته و خاصته
و المستشهدین بین یدیه
سلام
داش حسین
یه پیشنهاد:
هر پوستر جدیدی که میاد واسط تو پست های بعدی بذار واسه من وخیلی های دیگه این ها رو پرینت می گیریم و بعدا می خونیم وقتی طرح جدید تو پست قدیمی میذاری ما دیگه نداریمش
ممنون
یا علی
سلام
داش حسین
یه پیشنهاد:
هر پوستر جدیدی که میاد واسط تو پست های بعدی بذار واسه من وخیلی های دیگه این ها رو پرینت می گیریم و بعدا می خونیم وقتی طرح جدید تو پست قدیمی میذاری ما دیگه نداریمش
ممنون
باشه؟
یا علی
آقا راستی بی زحمت به این هم یه سری بزنید…..
http://www.57e.pelakfa.com
نظرت رو می خوام بدونم….
یا علی
سلام
بله حتماااااااااااا
التماس دعا
السلام علی مهدی و علی آبائه
پست ۱۹۲۳ کلیپ موبایل مبارز ،مداحی«مجتبی رمضانی»
مداحی قبل الذکر در مورد زندگی جانبازان شیمیایی همراه با تصاویر و فیلم هایی واقعی
http://mobarezclip.com/1685069.htm
التماس دعا
سلام علیکم
آقای قدیانی به خاطر تعدد عکس های هنرمندانه دوستان این وب سایتتون با ما مدارا نمیکنه ها . خیییییییییییلی دیر باز شد . از غروب تا حالا هر کاری کردم نمی تونستم وارد وبتون بشم . یه فکری بکنید تو رو خدا .
ممنون
سلام برادر
به نظرت الان جاش نیست مطلبی درباره توقیف ناجوانمردانه “دیروز امروز فردا” بنویسید؟!
این مطلب را خوانده اید؟
http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=59835
سلــــــــــــــــــــــــــام داش حسین خودم،میخوامت واسه این همه غرورت
میخوامت واسه این دل و جرأتت،میخوامت واسه …..
نبینم غمتو مشتی
داش حسین شما عکس بده،تابوت تحویل بگیر
دارم حواتو
بازم میگم تا یادت نره:
آقـــــــایی به مولـــــــــــــــــا
چشم تموم کائنات سوی عنایت علی رهبر ما خامنه ای تحت حمایت علی
رهبر فرزانه ی ما،ای علی روزگار وارث خونهای پاک و از خمینی یادگار
یا علی جان مقتدای من توئی رهبر من،مرجع من،پیشوای من توئی
ما دیگه نمی گذاریم دستای تو بسته بشه مثل حیدر دلت ازامت خود خسته بشه
مثل سلمان و ابوذر در خونه ات می شینیم آخه تو چهره ی تو تصویر حیدر می بینیم
بذار تا هرچی می خوان بگن ولی ما همینیم توی چهره ی علی عکس خمینی می بینیم
وقتی تو حرف می زنی اشکای ما جاری میشه اگه توگریه کنی زخم دلا کاری می شه
رفقا بیاین با هم قدر علی رو بدونیم تا دم آخر باهاش همه بسیجی بمونیم
خون تو رگهامونو هدیه به رهبر می کنیم پای عشقش با همه سختی ها همه سر می کنیم
حرف تو برای ما حرف امام زمونه تا دم آخرآقا تو سینه هامون می مونه
یارب از دلهای ما درد ولایت رو مگیر این تجمع،این تضرع،این ارادت رو مگیر
راستی یادم رفت:
۱-طرح بچه ها روز به روز داره بهتر میشه!
۲-منتظر سمفونی مورچه ها هستم ها ، به قول یکی از عزیزان:
من مورچه میخوام!
یا علی یا هیچکس
روزگار آزرگاری است .خامنهای آموزگار ما است ولی دشمن او را بهتر از ما میشناسد.
کتاب “نه ده” صفحه ۲۷۰
سلام.
هیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
التماس دعا
سلام به داداش حسین و ستاره ها .
خواهش میکنم امشب من و فراومش نکنید از دعاهاتون . خواهـــــــــــــــــــــــــــش .
التماس دعا . 🙂
درود بر داداش حسین و بقیه ستاره ها
با
اسطوره ها(شهید حسن باقری، نابغه دفاع مقدس)
و
(سریال جراحت و چند نکته در باب شرایط فتنه)
به روزم
http://mohammadalavy.blogfa.com/
به امید صبح سپید
داداش حسین چرا مطلب جدید نمیذارید؟؟؟مردیم
سلام داداش
مطلب جدید میذاری
یا
یا………….
یا
یا………..
برم مطالب قبلی را دوباره بخونم
لبخند بزن رزمنده 🙂 *
سلام
توجه توجه
امروز یه خبر خوندم که خیلی ناراحتم کرد:
علیرضا افتخاری در پی توهینها و تهمتهایی که به خاطر دیدار اخیرش با هنرمندا هنوزم از طرف جریان سبز ادامه داره و عدم حمایت کافیه ما ستاره ها و رییس جمهور از همهمون دلگیر شده و میخواد کشور رو به خاطر آبروی خودش و خانوادش ترک کنه و گفته قبلش یه نامه گلایه آمیز به رییس جمهور می نویسه!
از همه میخوام به خاطر تمامی سالهایی که صدای افتخاری گوشنواز لحظات تلخ و شیرینمون بود هرکس هرطور که میتونه پیام حمایتشو از اقدام دوست داشتنیه این خواننده عزیز به گوش ایشون برسونه اقدامی که شد خار چشم سبزها و حالا میخوان با این کارشون همه ی هنرمندای متعهد از ابراز علاقه به نظام پشیمون کنند
لینک کامل خبرhttp://www.rajanews.com/detail.asp?id=59944
سلام!
ما سمفونی میخوایم ! یا الله
سلام حسین عزیز..وقتی بحث اصلی انتقاد به شما در فرندفید و فیس بوک مطرح شد به دلایلی که میدونم هر آدم دغدغه مند ولایی که امروز حس میکنه حضرت آقا مظلوم هستن شروع به دفاع کردن کردم از مشی شما.من خودم هم ضربه هایی که تاامروز از این جزیره ای کار کردن دوستان در حوزه اصولگرایی و تنگ نظری های بی مورد که در پوشش انتقاد خودش رو پنهان کرده کردن خوردم خیلی خیلی کمتر از ضربه هایی بوده که بر قلب ما و جسم ما از طرف اپوزیسیون داخلی و خارجی وارد شده. دوست دارم کار خودت رو با قدرت ادامه بدی چرا که فان حزب الله هم الغالبون. مطمئن باش کاسنی هستند که از تو در این حوزه دفاع خواهند کرد.برادرانه و متواضعانه. در پناه حق باشی.سلام ما رو به حضرت ماه هم برسون.دلمون تنگه…یا علی