مقدمه استاد بزرگ بر کتاب “فیلسوف کوچک”

۷۹ روز تا عاشورا

سهراب اندیشه و قلم
در سال های پرتب و تاب حاکمیت اصلاح طلبان بر کشور، نمایشگاه مطبوعات هم به صحنه رویارویی دیدگاههای متعارض در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ بدل شده بود و غرفه روزنامه ها و نشریات مطرح، پاتوقی بود برای تضارب  اندیشه و بحث و جدال بر سر مسائل خرد و کلان کشور. غرفه کیهان، در این میان، از زمره شلوغ ترین پاتوق ها و محل برپایی بحث ها و مناظرات گوناگون با حضور دست اندرکاران روزنامه از یکسو و مراجعه کنندگان و منتقدان آن از سوی دیگر قلمداد می شد. در جمع سخنگویان کیهانی، یکی که اغلب، بازارش گرم بود و مشتری فراوان داشت، نوجوان ریزنقشی بود که با تسلطی چشمگیر و طمأنینه ای مختص انسان های جاافتاده به انواع سؤالات مراجعه کنندگان پاسخ می گفت و با بیان منطقی خویش، ناظران را به تحسین ِتسلط و اعتماد به نفس خویش وا می داشت.
در یکی از روزها و در حالی که جوانک کیهانی ما، جمع مخاطبان را مسحور کلام شیرین و بیان منطقی خود ساخته بود، مرد میانسالی، از سر غیظ و خشم نسبت به مدیران کیهان، ناسزایی نثار  و زیر لب زمزمه کرده بود: ببین چه جوری، جوان مردم را شست وشوی مغزی داده اند، که مثل آدم بزرگ ها پشت سر هم استدلال می کند و جلوی هیچ کس کم نمی آورد!؟
چند سال بعد و در آستانه انتخابات سال ٨۴، زمانی که همه ظرفیت های حزبی و روشنفکری – و حتی بخش قابل توجهی از حیثیت معنوی کشور- یکپارچه به حمایت از نامزد مشهور و باسابقه برخاستند و جنگ احزاب را در برابر نامزد بی نام و نشان آن روزها و رئیس جمهور پرآوازه امروز رقم زدند، پای بحث های پرشور انتخاباتی به میادین اصلی شهر کشیده شد و افرادی از مشهورترین روزنامه نگاران جبهه اصلاحات، کرسی های مناظره و تریبون آزاد را برای جا انداختن نامزد مورد نظر خود در میادین و چهارراه های تهران، شبانه برپا کردند. اما خیلی زود دریافتند که آنچه را برای خود، نقطه قوتی فرض کرده بودند، با حضور همان جوان محجوب و منطقی غرفه کیهان در نمایشگاه مطبوعات، به نقطه ضعفی برای آنها بدل شده است. جمعیت حاضر در تریبون های آزاد انتخاباتی در میدان ونک و ولی عصر ، هیجان زده از تسلط و اِشراف این جوانک ریزنقش، غلبه او را در بحث با رقیبان جا افتاده و نام و نشان دار از جبهه اصلاحات،  با تحسین و تشویق استقبال می کردند. به یاد سخن زیبای حکیم توس می افتم که در وصف سهراب نوجوان سروده است: “چو ده ساله شد زان میان کس نبود، که با وی تواند نبرد آزمود”.
مهدی محمدی با گذشت سالیانی چند از آن روزهای شور و شعور، حالا یک پای تحلیل های استوار در متن رسانه های گوناگون کشور است. او همچنان که نشاط جوانانه خویش را حفظ کرده، زبان متین و قلم شیوای خود را به استخدام اساسی ترین مسائل روز کشور درآورده است. نوجوان دیروز مدرسه کیهان که از جانب دوستان هم سن و سالش، لقب “فیلسوف مدرسه” را دریافت کرده بود، امروز ثابت کرده است که برای تکیه زدن بر کرسی بزرگانِ آوردگاههای فلسفه، سیاست و فرهنگ راه ناهمواری پیش رو ندارد. او یکی از رویش های انقلاب خمینی کبیر است که در فصل باغبانی خامنه ای عزیز بالیده و به بر نشسته است. کسانی که با مقالات مهدی عزیز آشنایند، علاوه بر نثر روان و استوار، او را به خاطر استحکام در رأی و شجاعت و صراحت در بیان دیدگاههایش می ستایند. ذهن فلسفی، توأم با نگاه متعبدانه، به مطالب او چنان قوتی بخشیده که در متقاعد ساختن مخاطب خود، دچار اندک مشقت و سختی هم نمی شود. کتاب حاضر را که فراهم آمده از مجموعه مقالات این برادر جوان و با استعداد کشور ماست، به عبارتی می توان تاریخ تحلیلی دو سال اخیر بویژه حوادث سال فتنه به حساب آورد. نگاه دقیق نویسنده به وقایع زمان، در کنار توانایی پیش بینی حوادث پیش رو مقالات هفتگی وی را از حالت مجموعه ای پراکنده، خارج ساخته و به آن نظم و انسجام یک کتاب با موضوعی واحد بخشیده است. می توان ادعا کرد، کتاب حاضر، نسخه قابل قبولی برای تمرین سیاست ورزی و وسیله ای برای توضیح سیاست عملی در کلاس های درس و فعالیت های حزبی است. ظهور چنین استعدادهایی در ساحت رسانه های متعهد و مؤمن و انقلابی، مایه امیدواری و نوید بخش رویش هایی این چنین در فاصله دهها سال از طلوع انقلاب اسلامی است. در این نوشتار، کوشیدم از گزافه گویی و مبالغه درباره عزیزی که با وجود سن کم، اسباب بزرگی را آماده کرده و حتی برای بزرگترهای خود نیز، همیشه حرفی شنیدنی دارد، پرهیز کنم.
باش تا صبح دولتش بدمد، کین هنوز از نتایج سحر است. خردادماه ٨٩/ محمدحسین صفارهرندی
پانوشت : مقدمه حسین صفار هرندی با عنوان “سهراب اندیشه و قلم” بر کتاب “دایره قرمز” مهدی محمدی که همین امروز از تنور چاپ درآمده است . دوستان می توانند آن را از شعبه های انتشارات کیهان یا کتاب فروشیهای مرتبط تهیه کنند .
منبع: وبلاگ “آب و آتش”/ تقی دژاکام


این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. amir می‌گوید:

    سلام بر حسین

  2. زهرا رمضانپور می‌گوید:

    حالا کی با امامه؟ آقایون فتنه گر که با امام فقط عکس دارن یا این «رویش انقلاب خمینی کبیر که در فصل باغبانی خامنه ای عزیز بالیده و به بر نشسته است» و نه در حرف که در عمل پیرو راه امامه؟

  3. amir می‌گوید:

    شخصی که با عکس احمدی‌نژاد “رئیس‌جمهور ” کشورش شد
    http://rajanews.com/detail.asp?id=63499

  4. حسین مورچه می‌گوید:

    زندگی زیباست چشمی باز کن گردشی در کوچه باغ راز کن

    هر که عشقش در تماشا نقش بست عینک بدبینی خود را شکست

    علت عاشق ز علتها جداست عشق اسطرلاب اسرار خداست

    من میان جسمها جان دیده ام درد را افکنده درمان دیده ام

    دیده ام بر شاخه احساسها میتپد دل در شمیم یاسها

    زندگی موسیقی گنجشکهاست زندگی باغ تماشای خداست

    گر تو را نور یقین پیدا شود میتواند زشت هم زیبا شود

    حال من در شهر احساسم گم است حال من عشق تمام مردم است

    زندگی یعنی همین پروازها صبحها، لبخندها، آوازها

    ای خطوط چهره ات قرآن من ای تو جان جان جان جان من

    با تو اشعارم پر از تو میشود مثنوی هایم همه نو میشود

    حرفهایم مرده را جان میدهد واژه هایم بوی باران میدهد
    ——–
    موسوی را اعدام کنید

  5. پسر شهید می‌گوید:

    پس کی سفرنامه ات می اید

  6. محسن می‌گوید:

    (با عرض پوزش مثل اینکه لینک مشکل داره میتونید از این صفحه دریافت کنید)

    با سلام و عرض خسته نباشید
    طرحی زدم به مناسبت اعلام به تاریخ گذشته شدن محصول هاشمی رفسنجانی 🙂 امیدوارم من هم بتوانم صفری از صفرو یکهایتان را تشکیل دهم یا علی
    http://www.soor.ir

  7. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    میشه با دکتر هم مصاحبه کنید و راجع به مشایی سؤال پیچش کنید تا ببینیم میتونن مثل جوابایی که به خبرنگارای آمریکایی میدادند از پس سؤالات شما هم بر بیان یا نه!!!!!!!!!
    خیلی جالب میشه هااااااااااا!!!!!!!!!!!!!

  8. امین 2060 می‌گوید:

    سلام
    راستی یادم رفته بود
    من امین محسنی مقدم هستم
    بچه خرم آباد لرستان
    ان شاءالله هر وقت گذرتون به اینجا خورد با تمام وجود در خدمتم
    این شماره منه ۰۹۱۶۳۶………………
    یا علی

  9. نازنین می‌گوید:

    کاش تو هفته دفاع مقدس بیشتر به این قضیه می پرداختید
    البته متوجه هستیم که یاد شهید و دفاع مقدس منحصر به این هفته نیست ولی از اون دلنوشته های ریکاوری دار و طولانی و خیلی خوب میطلبه

  10. amir می‌گوید:

    خواب شیخنا
    http://www.duelfa.com/
    از دست ندید خیلی جالب است کار جدید دوئل

  11. سارا می‌گوید:

    پس کو ؟
    نکنه به سرنوشتِ نامه دچار شده؟

  12. فطرس ملک می‌گوید:

    چندم آیا؟

  13. سارا می‌گوید:

    بعله دوشنبه هم اومد و جای خالی «امام در بیداری با ما، در خواب با شما» همچنان حس می شه …
    اون از نامه به اکبر آقا / این هم از تعبیر خواب اکبر آقا !
    این اکبر آقا کیه که این طوری ما رو می کاره اینجا ؟!! هیییییییییییی….

  14. سارا می‌گوید:

    ببخشید گویا اشتباهی رخ داده اصلا حواسم نبود که امشب قراره اون دلنوشت گذاشته بشه …
    از شوق زیاده ….آخه من شب نیستم می خواستم الان بخونمش که الانم نمی شه 🙁

  15. فطرس ملک می‌گوید:

    ما که متاسفانه مقالات ایشونو نخوندیم
    ولی اسمشونو شنیدیم
    انشاءالله بتونیم کتاب جدیدشونو بگیریم تا بیشتر باهاشون آشنا بشیم

  16. ایمان می‌گوید:

    بسم الله
    خدا همه ستاره ها رو حفظ کنه . از همه این ها گذشته تواضع ایشون هم خیلی برام جالب بود . همین چند روز پیش دیدمشون و کلی ازشون استفاده کردم . کتابشون هم حتما برای راه افتادن ماها باید خوب باشه . وفقه الله

  17. طاهره فتاحی می‌گوید:

    فکر میکنم قبلا شما هم مطلبی درباره ی ایشون نوشته بودید با عنوان”مغز مهدی محمدی چند کیلو گرم است؟”.
    اگر من اشتباه میکنم لطفا این کامنتو حذف کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.